در قرن چهارم و پنجم، علاوه بر تفسیر شیخ مفید، شریف رضی، سید مرتضی، تفسیر شیخ طوسی به نام «تبیان» نخستین تفسیر جامع شیعی است که به روش اجتهادی به رشته تحریر درآمد.
قرن چهارم و پنجم؛ دوره شکوفائی دانش مسلمانان است. در این دوره دانش مسلمانان بیش از پیش شکوفا گشته و در رشتههای گوناگون آثار زیادی را به رشته تحریر در آوردند که یکی از آنها رشته تفسیر است.
پس از پشتسر گذاشتن چالشهای فرهنگی و فکری در قرن چهارم و روی کار آمدن دولتهای شیعی مانند فاطمیون و حمدانیان و آل بویه و...؛ و در نتیجه برخورداری شیعیان از آزادی اجتماعی و سیاسی و برداشته شدن محدودیتهای علمی، شیعیان فرصتی را که پیش آمده بود، غنیمت شمرده و به نشر علوم؛ از جمله علوم قرآن و تفسیر پرداختند که ذیلاً اشاره میشود:
تفسیر «علی بن ابراهیم قمی» (متوفی 307) که از مفسران شیعه میباشد وکتابهای متعددی دارد از جمله آنها میباشد(1).
برخی از علمای شیعه معتقدند؛ تمامی تفسیری که منسوب به علی بن ابراهیم قمی است و بارها چاپ شده، از آنِ «علی بن ابراهیم» نیست، بلکه تلفیقی از آن چیزی است که او به شاگردش املاء کرده و او نیز با سند خاص از «ابی الجارود» روایت کرده که او نیز از امام باقر علیهالسلام نقل میکند(2).
اما «ابی الجارود»؛ چنانکه «آیتالله جعفر سبحانی» از رجال کشّی نقل میکنند، روایاتی در ذمّ او وارد شده و زیدی مذهب است. البته غیر از احادیثی که صدوق قدسسره نقل میکند که او به مذهب حقّ برگشته(3).
البته طبق نوشته مرحوم «آقا بزرگ تهرانی»، تمامی کتاب موجود نمیتواند از آنِ خود علی بن ابراهیم باشد(4).
تفسیر «فرات کوفی» و تفسیر «عیّاشی» نیز از جمله تفاسیر شیعه است. ظاهرا عیّاشی قبلاً تابع اهل سنت بوده بعدها به مذهب حقّه تشیّع تشرّف پیدا کرده و در اثر تبحّرش در علوم گوناگون از قبیل: فقه، حدیث، طب، نجوم و قیافه و... یکی از اسطوانههای علم و یکی از علمای مبرّز شیعه بشمار رفته است(5).
تفسیر «نعمانی»(متوفای حدودا 324) که از شاگردان شیخ کلینی است، از جمله این تفسیرها است.
البته لازم به ذکر است که اکثر تفاسیر این دوره تفسیرهایی هستند که متأثّر از قولصحابه و به صورت نقل از آنها است. مفسرانی مانند: قتاده و مقاتل بن سلیمان و ... از جمله کسانی هستند که در تفسیر خود از صحابه مانند: ابن عباس و ابن مسعود و «اُبیّبن کعب» و دیگران نقل کردهاند.
در قرن پنجم با راه یافتن فلسفه یونان به جهان اسلام، علوم گوناگونی در میان مسلمانان رواج پیدا میکند. اعم از فقه و لغت و ادب و ... که در اثر برخورد دانشها، و ترجمه اهمّ علوم دیگر ملل جهان به عربی، فصل جدیدی از علوم مختلف به روی مسلمانان باز میشود.
«جرجی زیدان» میگوید:
«این سده عصر طلائی اسلام است، حکومت مسلمانان در این سده با ثروت و تمدن و سیادت به قله عظمت خود رسیده و بیشتر علوم اسلامی نضج گرفته و مهمترین دانشهای دیگران به عربی ترجمه شده است»(1).
«شیخ مفید» نیز تفسیری به نام «کتاب البیان فی أنواع علوم القرآن»(2) داشته است.
در این دوره علاوه بر تفسیر شریف رضی(3) و سید مرتضی(4)، تفسیر «شیخ طوسی»(ت385 - م 460هـ ق)(5)، به نام «تبیان». نخستین تفسیر جامع شیعی است که به روش اجتهادی به رشته تحریر درآمده. مرحوم شیخ طوسی نقل تنها را در تفسیر کافی نمیداند زیرا که او شاگرد دو نفر از دانشمندان بزرگ عالَم شیعه یعنی «شیخ مفید» و «سید مرتضی علمالهدی» است که آنها در بحثهای کلامی و عقلی و اجتهادی بینظیر بودند.
مرحوم «شیخ طوسی» مباحث گوناگون قرآنی از قبیل: مباحث کلامی و اقوال و قصص و ... قرآن را مورد بررسی قرار داده و تجزیه و تحلیل کرده است.
پس از استقلال تفسیر از حدیث در قرن سوم و چهارم، با پیشرفت علمی چشمگیری که علمای اسلام بالخصوص شیعه داشتند، در این دوره(قرن 5 و 6)، مفسران شیعه؛ به تفسیر اجتهادی روی آوردند، تفسیری که براساس تفسیر قرآن به قرآن و با استفاده از لغت و قواعد ادبی و عربی بنا نهادند. و این راه را خود ائمه فراروی اصحاب و شیعیان قرار دادند و به آنان آموختند که چگونه در آیات قرآن تدبّر و تفکّر کنند. لذا در قرن پنجم و ششم تفسیرهائی مانند: «مجمعالبیان»، «جوامعالجامع» «مرحوم طبرسی» نوشته شد که از مهمترین تفاسیر اسلامی و ثمره همین پیشرفت علمی مسلمانان میباشد.
دکتر «محمد حسین ذهبی» درباره تفسیر «مجمعالبیان» مینویسد:
«تفسیر کبیر «مجمعالبیان» بیانی کافی و دلیلی وافی است بر جامعیت آن از جهت فضل و کمال»(1).
تفسیر «روض الجِنان و رَوح الجَنان»، اثر حسین بن علی خزاعی نیشابوری مشهور به «ابوالفتوح رازی» (م552) نیز از تفاسیر قرن ششم است.
تفسیر «فقهالقرآن» معروف به «شرح آیاتالأحکام». اثر «قطبالدین راوندی»(م573) را نیز باید از تفاسیر این قرن بشمار آورد. «راوندی» از شاگردان «شیخ طوسی» میباشد و تألیفات متعددی دارد و از آثار معروف وی «اسباب النزول» و «خلاصةالتفاسیر» است که شامل دقائق علوم قرآنی میباشد(2).
این سه قرن(7 و 8 و 9) قرنهای عقبافتادگی و اُفت مسلمانان در علم بشمار میرود و در واقع در این قرنها صدماتی که به فرهنگ و تمدن اسلامی وارد شده است، هیچگاه فراموش نمیشود. در این قرنها شیعیان هیچگونه ابتکاری در تفسیر ندارند.
علت این افول و انحطاط، تعصّبات بیجا و اختلافات مذهبی و هجوم به خانه و کاشانه و کتابخانههای عالمان شیعه مانند «شیخ مفید» و «شیخ طوسی» و سوزاندن کتابهای آنان از یک طرف و حمله مغول و جنگهای صلیبی و ویران ساختن تمدن اسلامی از طرف دیگر است. در یک عبارت کوتاه میتوان گفت: «در این سه قرن دوران افول تفسیر بوده است».
1) آیتالله خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج11، ص 194 به نقل از رجال شیخ.
2) تفسیر و مفسّران، معرفت، محمد هادی، ج2، ص 183 - 184.
3) کلّیات فی علمالرجال، آیتالله سبحانی، جعفر، ص 313 - 314.
4) الذریعة، ج4، ص 302.
5) مقدمه تفسیر عیّاشی، از علامه طباطبائی.
1) ایازی، سید محمد علی، سیر تطور تفاسیر شیعه، ص 58.
2) تأسیس الشیعه، ص 336.
3) حقائق التأویل فی متشابه التنزیل (تأسیس الشیعه، ص 338).
4) لازم به یادآوری است که مرحوم سید مرتضی علمالهدی اثر مستقلی به نام تفسیر ندارند، بلکه مقصود، همان کتاب «امالی» یا موسوم به «الغُرَرُ و الدُّرَر» معظمله است که با روش اجتهادی در مورد تفسیر و کلام نوشته شده (الذریعة، ج4، ص 262).
5) الذریعة، ج4، ص 252.
1) التفسیر والمفسّرون، ج2، ص 99.
2) تأسیس الشیعة، ص 335 - الذریعة، ج4، ص 301.